معنی انگیزه ها
لغت نامه دهخدا
انگیزه. [اَ زَ / زِ] (اِ) سبب و باعث چیزها. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (انجمن آرا) (آنندراج). موجب. علت. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
سبب و باعث چیزها، علت
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ معین
(اَ زِ) (اِمر.) باعث، سبب.
فرهنگ عمید
آنچه کسی را به کاری برانگیزاند، سبب، باعث، علت،
مترادف و متضاد زبان فارسی
باعث، جهت، داعیه، دلیل، سبب، علت، محرک، موجب
فارسی به عربی
نام های ایرانی
دخترانه، آنچه یا آن که کسی را وادار به کار کند، محرک، باعث
معادل ابجد
99